رمان «پریباد» نوشته محمدعلی علومی، داستاننویس کرمانی اثر قابل تأملی در بخش رمانهای جدید با رویکرد جدی به قصههای عامیانه و افسانههای کهن است. این رمان در بیستمین دوره جایزه کتاب فصل که چندی پیش در سنندج برگزار شد، به عنوان اثر برگزیده در بخش داستان ایرانی انتخاب شد و همزمان در محافل ادبی مورد توجه قرار گرفت. نویسنده پریباد، محمدعلی علومی که از نویسندگان فعال و پر کار در سال های اخیر محسوب می شود، فارغالتحصیل رشته علوم سیاسی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران است. او در ابتدای کتاب، اثر خود را پیشکش کرده است به استادان بی نام و نشان هنر قصه گویی در فرهنگ مردم.
داستان این رمان درباره شهری بنام پریباد است که ناگهان در یک شب ناپدید شده است. راوی این داستان در همان ابتدا اینگونه آورده است:
«هیچ قصهگویی ندیده بودم که قصه پریباد را کاملا بداند. شهری بوده انگار به نام پریباد که یک شب محو میشود و یا طوفان آن را میبرد و شاید برعکس(راوی ها، در این مورد دچار تضادهایی شدید بودند) طوفان شهری را میآورد به نام پریباد... بعضی راوی ها میگفتند که ساکنانش دیو بودند، بعضی می گفتند که برعکس! در قصهها، مکانش را حدود ایزدخواست میدانند در اطراف یزد و در روایتهایی، پریباد را در جغرافیایی متفاوت، کنار جبار بارز، حدفاصل بم با نرماشیر گفته اند. حتی یک قصه گوی زابلی، پریباد را در حدود کوه خواجه خضر، کنار شهر سوخته بوده می دانست. روایت ها پراکنده و پریشان بودند...» ( ص 11 و 12)
در ادامه داستان، شخصیت «پیر ویس»، راوی داستان، ماجراهایی حیرتانگیز از شهر پریباد حکایت میکند؛ ماجراهای عجیب و غریب که آنها را از پدرش و او از پدر خود و او هم از پدر خود یعنی مهرک، پسر میرزا فرجاد شنیده است. همسرش هم هرچه را درباره پریباد و مردمش و ماجراهای شهر از پدر و مادر و پدربزرگهایش شنیده، تعریف میکند.
در ادبیات فولکلوریک دری، در میان قصههای عامیانه و افسانههای دری، از پریباد به کرات یاد شده ؛ پری باد مادینه است. او در حقیقت بانوی باروری و زایش است که تولد فرزندان، برکت و فراوانی نعمت به مزارع و جاری شدن آبها و رویش گیاهان به نیروی او بستگی دارد. پری باد به مردان عشق میورزد و آتش عشق را در نهاد آدمی بر میافروزد. غالبا به پیشگویی اتفاقات آینده میپردازد. گاهی از روی اجبار، قدرتهای ماوراء الطبیعی خود را به انسانها میبخشد و گاهی به فریفتن انسانهایی که عاشق او شدهاند و پرداخته و آنها را به قعر زمین فرو میبرد. باد پری میوزد، ابرها را به حرکت در میآورد، باران ایجاد میکند، گردههای گیاهان را در طبیعت جا به جا میکند وکمک به باروری و زایش و گردهافشانی موجودات زنده دیگر میکند.
در باورهای عامیانه دری زیاد آمده است وقتی زنی بیمار میشد و برایش سر کتاب باز میکردند، میگفتند باد پری به او خورده است و یا مردی که ناگهان دچار افسردگی میشد و ساعتها احساس غبن و اندوه به او دست میداد، باور داشتند که دچار پریزدگی شده یا دستهای پریباد از روی سرش رد شدهاند.
در رمان علومی، پریباد شهری است که پریهای باد محسوس و نامحسوس درآن زندگی میکنند. در جای جای قصه از باد و پریها یاد شده است؛ چه گاهی که به یاری آدمها میآمدند و چه وقتی که عنصری میشدند برای تباهی عدهای از ایشان. اما باد پری همیشه در طول رمان حضور دارد و شاد و پرشور میوزد. این باد تا جایی که تکنولوژی وآلات موسیقی یا همان تمدن وارد شهر نشده بود، پناهگاهی بود برای یلان و پهلوانان وحتی مردانی که زور و زر داشتند.
صفحات زیادی در کتاب وجود دارد که به این مورد اشاره کرده است. بهخصوص در صفحه 312 که شعری آورده و از پریباد با عنوان مادر و موثر در زایش طبیعت یاد شده است: «باد اسب سرکش را مهار کرده است تا نگذارد زار از زخم روشن کوه و شیون سرنای غروب... ای مادر ما ، ای باد ، باد....اگر اسب زخمی را هنوز عزتی مانده بگذار خواب برود و خاک شود در شیون و سرما...» حتی جملات و کلمات شخصیتهای رمان پریباد، گویا در زوزه این باد گم میشوند و چند بار تکرار میگردند.
رمان پریباد که روایتی اسطورهای درباره شهری است که یک شبه نابود شده است، به نوعی توصیه ادبی نویسنده به هنرمندان و نویسندگان ایرانی است که در آثارشان فرهنگ ایرانی را به نمایش در بیاورند و شکل گرفتن مبانی اندیشه در هنگامه تضاد دنیای قدیم با جدید را واکاوی کنند، چرا که علومی در این اثر موضوع تضاد میان دنیای قدیم و جدید را مطرح می کند. او در این باره گفته است، تضاد میان دنیای قدیم و جدید باعث شکلگیری فلسفه و هنر شده است. در تاریخ هم وقتی بشر از گلهداری و کوهنشینی بیرون آمد و شهرهایی مانند آتن و پکن ساخته شد، انبوه حکیمان، نویسندگان و فیلسوفان پا به عرصه گذاشتند. همچنانکه فیلسوفانی مانند کارل یاسپرس هنوز معتقدند که بنیان فلسفه بر آرای فیلسوفان قدیم متکی است و هنوز فلسفه جدید کاری نکرده و حرفی تازه نزده است؛ در حالی که منادیان نظری دنیای جدید مانند مونتسکیو، ژانژاک روسو و دیگران هر کدام تحلیلی از جهان جدید دارند.
درباره موضوع تضاد، در نسبت با فضای داستانی رمان پریباد هم می شود گفت در این رمان تضاد بین جهان قدیم و جدید با ورود جهان جدید به ایران در شهر فرضی پریباد شکل میگیرد. در ایران هم مانند بسیاری از کشورهای شرقی؛ مانند هند، چین و غیره، به دلیل استبداد حاکمان، مبانی عینی، ذهنی و نظری دنیای جدید نتوانست وارد شود و این روند در تاریخ قبلتر از 50 سال اخیر ایران با خشونت طی شده است.
پریباد شهری است که مصادف میشود با سلطه استعمار. به این دلیل مقاومتهایی در ایران شکل میگیرد و همه اینها در دل داستانی اسطورهای روایت میشود: «مردم زمانی به خود آمدند که متوجه شدند خانه ها٬ باغ ها٬ مزرعه ها٬ خانه باغ ها٬ باغچه ها٬ اشیاء گرانبها و حتی عکس های یادگاری اجداد خود را در گرو شرکت بین المللی «اس اند جی» گذاشتهاند و دیگر مطلقا چیزی ندارند مگر وام هایی با بهرههای سنگین و البته دلهایی افسرده و شهری پژمرده... ( ص409 )
به بیان دیگر، این اثر داستانی اسطورهای دارد که با نگاه به تاریخ معاصر ایران و اسطورههای ایرانی نوشته شده است. همچنین رمان زنانهای است؛ چون آناهیتا و نماد زن در فرهنگ ایران نقش مهمی دارد.
داستان پریباد روایت نابودی و محو شدن ناگهانی شهری است که در آن مردم دگر تحمل ظلم و ستم را ندارند و تلاش پهلوانان آن هم راه به جایی نمی برد. داستان روایت راویان مختلفی است که اتفاقات رخ داده در شهر را از دید خود بازگو می کنند.
نویسنده به این نکته واقف است که ورود اسطوره ها و قهرمانان قصه های کهن به داستان و رمان باعث حفظ و ماندگاری آنان می شود. چرایی اهمیت و شناخت اسطوره ها بر کسی پوشیده نیست. تکرار و مرور فرهنگ و تاریخ غنی گذشته خودمان باعث پررنگ شدن و شناخت هویت خودمان می شود.
در داستان پریباد جدای از اسامی روایت اصلی قصه به اسامی ای از اساطیر ملی اشاره می شود که باعث یادآوری آنان و قصه های مربوط به آنان می شود؛ قصه هایی که در هر کدام درس و حکمتی نهفته است.
داستان روایت روایتهای یک ماجرای کلی است که در دل خود ماجراهای کوچکتر دیگری دارد. نوع روایت و فضا سازی و ساختار داستان نزدیک به نقالی است و از پرده ای به پرده دیگر می چرخد و با بازگویی هر کدام از ماجراها٬ از فلش بک و فلش فورواردهایی استفاده میشود. در بیشتر ماجراها ما آخر آن را میدانیم و کنجکاو میشویم چرایی و چگونگی ماجرا را دریابیم که همین باعث کشش و جذابیت روایتها میشود.
نویسنده با استفاده از مفاهیم و فضای قصههای قدیمی برشی از قسمتهای تاریخ معاصر را بیان کرده است. چگونگی ورود ظواهر مدرنیته و رواج غیر اصولی و نابرابر آن درمقابل سنت و کمرنگ کردن فرهنگ بومی قسمتی از داستان هست.
پیام کلی داستان پریباد این است که مردانگی٬ جوانمردی و معرفت مرام پهلوانان و اسطوره هاست که باید ترویج و شناخته شود تا با تکرار آن پیشینه محکم فرهنگ بومی خودمان را حفظ کرده و برای جوانان الگوسازی کنیم. داستان پریباد در این امر مهم به خوبی ایفای نقش کرده و رسالت خود را انجام داده است.
از ویژگیهای دیگر این اثر آن است که فرهنگ بومی مردم ایران را وارد سبک رمان کرده است. یعنی فرهنگ مردم، قصهها و باورهای مردم را نه به شکل گزارش مردمشناسی بلکه به شکل خلاق وارد رمان کرده و به این شکل، فرهنگ شفاهی وارد فرهنگ مکتوب شده است.
به اعتقاد برخی از کارشناسان و منتقدان و ادبی، این اثر تحت عنوان رئالیسم جادویی اما با نگاه ایرانی خلق شده است. توجیه این عده آن است که مارکز در ادبیات آمریکای لاتین، با توجه به فرهنگ سرخ پوستی رمان مینویسد در حالی که ملت ما حداقل شش هزار سال فرهنگ و تمدن دارد و بر فرهنگهای کهن هم تاثیرگذار بوده است، بنا بر این ما خیلی بیشتر شایستگی این را داریم که این فرهنگ مردم را وارد داستان کنیم.
نام اثر از شهر فرضی به نام پریباد که در مرکزیت ایران است گرفته شده است. این شهر در اثر حضور استعمار نو به تدریج محو میشود. این حضور استعمار و معدنی که در اطراف شهر کشف شده است و استخراجی که از آن صورت میگیرد باعث شده میان دنیای کهن و دنیای نو مقاومتهایی از سوی مردم شکل گیرد و مقاومتهایی انقلابی بهوجود آید؛ برای نمونه در این رمان ستارخان حضور دارد. در کل نگاهی به تاریخ صد سال پیش ایران میاندازد.
مجموع شواهد موجود در اثر نشان می دهد رمانی مانند پریباد از اولین گامها در رماننویسی جدید ایران است که میکوشد در میان دو قلمروی متفاوت، یعنی قلمروی افسانهها و فرهنگ مردم که وابسته به فرهنگ شفاهی است با قلمروی داستاننویسی جدید، ربط و رابطهای برپا کند. البته همیشه اولین گامها، نقاط ضعف و قوت خاص خویش را دارند و چون بخشی از نویسندگان آن دانش و شجاعت را ندارند که نظر مستقل درباره ادبیات داشته باشند و ترجیح میدهند نظرات نظریهپردازان دیگر را که از طریق ترجمهها خواندهاند، تکرار و حتی اجرا کنند، علومی با خودخواهی جسورانه، خود را نقال و قصهگوی جهان جدید میداند.
او در پریباد فضای جادویی و هراسآوری کارسازی کرده است با زبانی که به کلیت کار و روایت کمک کرده است. هر چند کل کار بیایراد نیست و به نظر می رسد دو نقطه ضعف قابل توجه دارد؛ اولی و مهمترین آن اطاله کلام است. کتاب پانصد ششصد صفحه است اما روایتی کند و آرام دارد و چندان ضرباهنگ تندی ندارد.
اگر نویسنده از خیر بعضی از قسمتهای کتاب میگذشت کتاب هم بهتر دیده میشد و هم بهتر خوانده میشد. دومین ایرادش که کم و بیش به اولی هم مربوط میشود از هم گسیختگی بین فصول است، نخی که فصلها را به هم مربوط میکند کمی باریک و نازک است. اگر علومی از خیر بعضی از فصلهای رمان می گذشت، طبعاً کار جمع و جور و خوش خوانی به مخاطب عرضه می شد. میگذشت. این قصهگویی زیبا، این روایت غریب و فضاسازی خوب و زبان گیرا حیف است در میان صفحات کتاب و بعضا قصۀ تنک شده گم و دیده نشود.
نکته دیگر درباره رمان پریباد این است که نویسنده در نگارش آن تعمد خاصی در تاثیرپذیری از رمان «صد سال تنهایی» مارکز داشته است. البته رمان صد سال تنهایی براساس فرهنگ آمریکای لاتین و سرخپوستان نوشته شده است. در حالی که در رمان پریباد تمرکز خاص نویسنده را بر فرهنگ عشایری میبینیم و در حقیقت با یک جمعبندی درمییابیم که فرهنگ آنان با فرهنگ عشایر ما تفاوت چندانی ندارد.
علومی در این اثر در پی آن است که بگوید ملت بزرگ ایران ملتی فرهنگساز بوده است و نگرشهای دینی و عرفانی در همه آیینهای ایران باستان هم وجود داشته است. این آیینها بر همه فرهنگهای جهان تاثیر گذاردهاند و زمانی فرهنگ دینی نیاکان ما بودهاند. به بیان دیگر، کارکردهایی تازهای را میتوان با رجوع به دنیای اساطیری فرهنگ بومی و ملی دریافت.
البته شکی نیست که استفاده در قالبهای هنری و داستانی از این المانها و کهنالگوها میتواند به غنا و اصالت فرهنگ ایرانی بیفزاید و ایرانیان را از خود بیگانگی فرهنگی برهاند، چرا که بخش مهم این فرهنگها از فرهنگ مردم استخراج میشود که نقش کلیدی در حفظ و نگهداری فرهنگ ملی خواهد داشت.
نویسنده در رمان پریباد کارکردهای اساطیری را در نوعی از نگرش هستیشناسانه جهان مد نظر داشته است. علومی که زمانی شاگرد سیدابولقاسم انجویشیرازی بوده و به گردآوری فرهنگ مردم قصهها و آداب و رسوم علاقهمند شده و از همان روزگار دریافته که فرهنگ مردم حکمت کهن را بیان میکند و برای سرگرمی ساخته نشده است. این نگاه نویسنده در حالی مطرح می شود که این روزها فقط از طریق ترجمه با فرهنگهای اساطیری برخی نقاط جهان ارتباط برقرار میکنیم و علومی در رمان پریباد می خواهد بگوید چرا نباید در ایران نویسندگان ما فرهنگ مردم را وارد فضای داستان کنند و آن را با اشکال جدید جهان نو امروزی، احیا و پاسداری کنند؟
با این حال به نظر می رسد انگیزه نگارش پریباد کم رونقی حضور اساطیر و فرهنگ مردم در دیدگاههای هستیشناسانه نویسندگان ایرانی و علاقه شخصی نویسنده به این موضوع بوده است. به اعقاد نویسنده، حکایت ماجراهای حیرتآور و عجیب و غریب پریباد، پاسخی هم هستند بر اینکه قصهها در جهان جدید نمردهاند:«پریباد که قصه نیست، نبود. شهری بود که محو شد؛ ناغافل در یک شب دود شد و رفت هوا ...»
چاپ اول (زمستان 1390) کتاب پریباد نوشته محمدعلی علومی در 544 صفحه با شمارگان 5000 نسخه، قیمت 12000 تومان از سوی انتشارات آموت در تهران چاپ و منتشر شده است.
موضوعات مرتبط: <-CategoryName- ><-CategoryName- >
برچسبها: